چهار ماه پیش وقتی شهلا میرگلوبیات، عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی اعلام کرد که بیمه زنان خانهدار در بودجه سال 94 هم سهمی ندارد، شاید آنقدرها این موضوع به چشم مسئولان مهم نیامد، زیرا که باز هم به سادگی از کنار آن گذشتند.
به همان راحتی که طی بیش از یک دهه گذشته این طرح را از این سازمان به سازمان دیگر ارجاع داده و هر بار به انداختن توپ آن به زمین دیگری مسئولیت رسیدگی به آن و اجرایی شدنش را از سر باز کردند. نتیجه همه این سرگردانیها از خیابان فیاض بخش تا خیابان فاطمی به عبارتی از راهروهای بهزیستی تا تامین اجتماعی و سرانجام چشم انتظاریهای بهارستاننشینان برای ارائه لایحه آن از سوی دولت این شد که باز هم زنان خانهدار از بودجه سال 94 قلم گرفته شدند. زیرا همانطور که گفته شد پس از سالها حاشیهنشینی این طرح سال 92 با همه حرف و حدیثها و وعدههای متولیان امر که تلاش میکردند روزنه امید زنان خانهدار برای بیمه شدن را به پنجره آینده آنها گره بزنند اما به دلیل بار مالی و نبود اعتبارات برای این اقدام ناکام ماند تا سررسید آن برای اجرایی شدن به بودجه سال 94 وصله شد. وصله ای که انگار باز هم به جامه دولت و لایحه بودجهاش ننشست و از آن قلم گرفته شد. به همین سادگی نمایندگان مردم در خانه ملت از مغفول ماندن بیمه زنان خانهدار از اعتبارات سال آینده خبر دادند، آن هم فقط به این دلیل که دولت لایحه مربوط به این موضوع را به مجلس ارسال نکرده است. وظیفه ای که به راحتی می توانست با واگذاری به یکی از زیر مجموعههایی که در حوزه زنان مشغول به کار هستند به سرانجام برسد.
موضوعی که سکینه عمرانی، عضو فراکسیون زنان مجلس شورای اسلامی آن را به کم لطفی دولت به امور زنان تعبیر کرد، درشرایطی که نمایندگان مردم در خانه ملت از حل مشکل زنان سرپرست خانوار، بیمه زنان خانه دار و افزایش مرخصی زایمان این افراد به عنوان دغدغه خود یاد میکنند و علت ضعف در این زمینه را بیتوجهی دولت به وظایف خود در این حیطه میدانند.
همه این ها موجب شد تا این طرح مانند فرزند ناخواندهای از این دست به آن دست شود و هرکسی برای آن تصمیم و ایدهای پیشنهاد دهد. اظهار نظرها و پیشنهادهایی که نه تنها نتیجهای نداشته و ندارد، بلکه به نوعی موجب شد تا این طرح تمامی اهمیت و ارزش خود را از دست بدهد. انگار که دیگر مسئولان نیز میدانند بیمه زنان خانهدارد نه تنها شعاری برای عرض اندام در کارزار رسانهای است بلکه فقط در حد یک ایده آن هم برای مواقع خاص که مسئول و وزیری بیاید برای مطرح شدن خود از آن بهره برداری کند. مثال واضح آن پیشنهاد این روزهای که معاونت امور زنان ریاست جمهوری است که خواستهاند این موضوع را به نوعی در قالب مهریه جای دهد.اینکه بیمه زنان خانهدار به عنوان بخشی از مهریه جایگزین شروط ضمن عقد شود، ایدهای که میرگلوبیات از آن به عنوان شانه خالی کردن از زیر بار مسئولیت و انداختن آن زمین دیگری یاد میکند.اینکه معاونت مورد نظر پیشنهاد خامی ارائه داد که تمامی زحمات نه تنها یکسال و نیم گذشته نمایندگان مجلس برای به سرانجام رسیدن این طرح در آن نادیده گرفته شده است بلکه همه اقدامات یک دهه گذشته را به نوعی بیاهمیت کرده است. عضو فراکسیون زنان مجلس این را هم می گوید که اگر این روند ادامه یابد تا 10 سال آینده نیز این طرح اجرا نخواهد شد، زیرا که مرکز امور زنان خود را درگیر کارهای مقدماتی، تبلیغاتی و حاشیهای کرده است. اگر چه این موضوع در حال حاضر فقط در حد پیشنهاد است و ارائه دهندگان آن بیش از این وارد جزئیاتش نشدهاند، ولی حتی اگر پس از طی مراحل قانونی فراوان و زمانبر این پیشنهاد عملی نیز بشود، هیچ زنی مجبور به انتخاب بیمه به عنوان مهریهاش نخواهد بود، بلکه جایگزین کردن بیمه با مهریه فقط گزینهای خواهد بود برای زنانی که نسبت به کارایی مهریه در زندگیشان خوشبین نیستند.
اما شاید این راهکار از سوی یکی این معاونت یک پیام پنهان نیز برای جامعه زنان دارد اینکه گرد و غبار نشسته روی این طرح که نشان از یک دهه خاک خوردن آن در سازمانهای مختلف میدهد نه تنها پاک نخواهد شد بلکه به نظر میرسد مسئولان اجرایی شدن آن خود نیز به سرانجام نرسیدن آن ایمان آوردهاند و تلاش می کنند تا از راهحلهای جایگزین برای آن عملیاتی شدن آن بهره ببرند. راهحلهایی که به زبان بی زبانی میگوید که کار کارشناسانه ای روی آنها صورت نگرفته است. آن هم از سوی معاونتی که این روزها این سئوال را در ذهن نمایندگان مردم در خانه ملت ایجاد کرده است که با رقم بودجهای که سال جاری به آنها اختصاص یافته است چه کرده اند. موضوعی که عمرانی از آن اینگونه یاد می کند اگر افزایش بودجهای در امور زنان وجود داشته باشد در حوزه معاونت امور زنان خواهد بود که در این زمینه نیز ما هنوز سؤالاتی داریم که بودجه 8 میلیارد تومانی این معاونت در سال جاری صرف چه اموری شده است؟ و ما هنوز منتظر هستیم تا گزارش هزینه بودجه از سوی معاونت مورد نظر را برای ما ارسال شود چرا که زنانی که در مناطق محروم هستند و حتی در اطراف تهران در شرایط نامساعدی زندگی میکنند باید در بودجه و هزینهها لحاظ شود.
نکته دیگری که کمی توان رد پای حرف و حدیث اجرایی شدن این بیمه را در آن یافت اظهار نظر روز گذشته وحیده نگین، مشاور وزیر تعاون و رفاه اجتماعی در امور بانوان و خانواده، همچنین رئیس مؤسسه آموزش عالی علمی کاربردی بهزیستی و تأمین اجتماعی است که اعلام کرده یکی دیگر از برنامههای این مؤسسه رایزنی با وزارت تعاون با هدف اجرای بیمه زنان خانهدار است چرا که ما اعتقاد داریم این بیمه باید برای زنان اجرایی شود که در همین زمینه پژوهشهایی صورت گرفته است. اینجاست که این پرسش مطرح می شود اینبار قرار است طرحی که بیش از یک دهه سازمان ها و معاونت های مختلف حتی به چند قدمی اجرای آن هم نرسیدندهاند چگونه بدون اعتبار صحبت از اجرایی شدن آن به میان میآید تا دوباره به تیتر رسانهای تبدیل شود. طرحی که حتی در لایحه بودجه 94 سهمی ندارد و به تبع وزارت تعاون نیز قادر به تامین اعتبارات اولیه برای آن نخواهد بود.آن هم وزارتخانهای که چندی پیش نماینده مردم اندیمشک در خانه ملت از وزیرش درخواست کرده بود تا درباره نحوه تامین کسری بودجه در تامین اجتماعی پاسخ دهد.
صیدعیسی دارایی با انتقاد از تامین حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی از محل منابع شرکتهای زیرمجموعه وزارت تعاون و رفاه اجتماعی گفته بود این وزارتخانه، در استان خوزستان حدود 600 میلیارد تومان کسری بودجه دارد که در کل کشور این کسریها سنگینتر میشود.این درحالی است که از شرکتهای تحت امر خود این کسریها را جبران میکند. دیگر اینکه به طور قطع بعد از گذشت یک دهه سخن گفتن از انجام کارهای پژوهشی در این زمینه شاید چندان برای طیفی که سالها چشم به رسانهها دوختند تا خبر خوشی در این باره بشنوند خوشایند نباشد. با این اوصاف به نظر می رسد بهتر است یا مسئولان برای همیشه پرونده این بیمه را ببندند، بایگانی کنند و با شجاعت از فراهم نبودن بسترهای اجرایی آن سخن بگویند و دیگر از آن بهره برداریهای سیاسی و اجتماعی نکنند یا در سکوت رسانهای به آنچه باید انجام دهند، عمل کنند و آن را به سرانجام برسانند، آن زمان درباره بیمه شدن این قشر و زمان دقیق اجرای آن سخن بگویند.